شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت چهارم
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.
خطبهی 223 از نهج البلاغهی امیرالمؤمین (علیهالسلام) / قسمت چهارم
وَ کُنْ لِلَّهِ مُطِیعاً وَ بِذِکْرِهِ آنِساً (همواه به یاد خداوند باش و همواره با یاد او آرام مأنوس باش) وَ تَمَثَّلْ فِی حَالِ تَوَلِّیکَ عَنْهُ إِقْبَالَهُ عَلَیْکَ (تصوّر کن در حال روی گردانیت از خداوند، روی آوردن او به سوی خودت را) یَدْعُوکَ إِلَى عَفْوِهِ وَ یَتَغَمَّدُکَ بِفَضْلِهِ (او تو را به سوی عفو خود فرامیخواند و با فضل خود قصد کرده و گناهانت را بپوشاند.) وَ أنْتَ مُتَوَلٍّ عَنْهُ إِلَى غَیْرِهِ (در حالی که تو از خداوند روی گردانیده و به غیر او توجه میکنی.) فَتَعَالَى مِنْ قَوِیٍّ مَا أکْرَمَهُ (پس خداوند بلند و برتر است از هر ذی قوّتی و با این حال چقدر کریم و بخشنده است؟!) وَ تَوَاضَعْتَ مِنْ ضَعِیفٍ مَا أجْرَأَکَ عَلَى مَعْصِیَتِهِ (از هر کوچک و ضعیفی، کوچکتر و ضعیفتر هستی و با این حال چه چیز تو را جرأت بخشیده بر معصیتش) وَ أَنْتَ فِی کَنَفِ سِتْرِهِ مُقِیمٌ (در حالی که تو در پناه پوشش او اقامت گزیدهای!) وَ فِی سَعَةِ فَضْلِهِ مُتَقَلِّبٌ (و در وسعت فضل او روندهای) فَلَمْ یَمْنَعْکَ فَضْلَهُ (گناه و معصیت تو مانع فضل و رحمت او نشد) وَ لَمْ یَهْتِکْ عَنْکَ سِتْرَهُ (و پاره نکرد برای تو پردهی عیب پوش خود را) بَلْ لَمْ تَخْلُ مِنْ لُطْفِهِ مَطْرَفَ عَیْنٍ (بلکه خالی نشد ازفضل و احسانش به قدر چشم بر هم زدنی!) فِی نِعْمَةٍ یُحْدِثُهَا لَکَ (در نعمتی که آن را برای تو پدید میآورد) أوْ سَیِّئَةٍ یَسْتُرُهَا عَلَیْکَ (یا گناهی که بر تو میپوشاندش) أَوْ بَلِیَّةٍ یَصْرِفُهَا عَنْکَ (یا بلایی که از تو دورش میسازد) فَمَا ظَنُّکَ بِهِ لَوْ أطَعْتَهُ (پس گمان تو به پروردگارت چیست اگر اطاعتش کنی؟!) وَ ایْمُ اللَّهِ لَوْ أنَّ هَذِهِ الصِّفَةَ کَانَتْ فِی مُتَّفِقَیْنِ فِی الْقُوَّةِ مُتَوَازِیَیْنِ فِی الْقُدْرَةِ لَکُنْتَ أوَّلَ حَاکِمٍ عَلَى نَفْسِکَ بِذَمِیمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَسَاوِئِ الْأَعْمَالِ (به خدا قسم اگر این صفت ـ یعنی: لطف خدا و عصیان تو ـ در مورد دو نفر که از جهت توان و قدرت با یکدیگر مساوی بودند بود، خودت اوّلین حاکم علیه نفس خودت بودی به اخلاق مذموم و عملهای بد!)
شرح و توضیح:
وَ کُنْ لِلَّهِ مُطِیعاً وَ بِذِکْرِهِ آنِساً: کلمهی «کن» مفید استمرار است. یعنی همواره مطیع خداوند بوده و همواره به ذکر او مأنوس باش. این مطلب اشارهای است به مشکل بزرگی که در میان ما وجود دارد. یعنی گاهی از خدا اطاعت میکنیم و گاهی سرپیچی! گاهی به یاد خدا هستیم و گاهی غافل! پیام حضرت در این قسمت از خطبه آن است که علاوه بر اطاعت از خداوند و ذکر او توجه به استمرار و پیوستگی آن هم داشته و در همهی شئون زندگی خود اینگونه باشید.
وَ تَمَثَّلْ فِی حَالِ تَوَلِّیکَ عَنْهُ إِقْبَالَهُ عَلَیْکَ: امکان ندارد که کشی رویش به سوی خدا باشد و در عین حال نافرمانی او را داشته باشد، لذا هر کس که معصیت خدا را بکند، قبل از آن به خدا پشت کرده و از او روی گردان شده است. لطف و محبت خداوند در حق بندگانش چنان است که حتی در چنین حالتی هم به او روی کرده و به او توجه رحمانی میکند. توجه به این حال، انسان گنهکار را شرمنده و خجل میسازد.
یَدْعُوکَ إِلَى عَفْوِهِ وَ یَتَغَمَّدُکَ بِفَضْلِهِ وَ أنْتَ مُتَوَلٍّ عَنْهُ إِلَى غَیْرِهِ: حضرت در این قسمت نمونههای دیگری از لطف خداوند به بندهی عاصی خود را بیان میکند تا بر میزان شرم و خجالت او بیفزاید. حضرت امیر میفرماید: در همان حالی که به خدا پشت کردی او به تو روی میآورد. به صورتی که تو را به سوی عفو و بخشش خود فرا میخواند و تو را با فضل و بخشش خود میپوشاند. (غمّد: ستر ما کان) همهی اینها در حالی است که تو از خداوند روی گردانده و به سوی غیر او روی آوردهای. به دنیا و علایق دنیایی خود کردی و یاد خدا و اطاعت از او را به فراموشی سپردهای!
در قرآن کریم آمده است: قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أسْرَفُوا عَلى أنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
فَتَعَالَى مِنْ قَوِیٍّ مَا أکْرَمَهُ تَوَاضَعْتَ مِنْ ضَعِیفٍ مَا أجْرَأَکَ عَلَى مَعْصِیَتِهِ: خداوند بزرگتر از هر بزرگی و قویتر از هر نیرومندی است. کسی که قدرتمند است معمولا اعمال قدرت میکند و از کنار مخالفین خود به سادگی عبور نمیکند. اما خداوند اینگونه نیست. لذا حضرت میفرمایند: با وجود این همه قدرت و علوّ مقام، چقدر کریم و بخشیده است؟! از آن طرف انسان کوچکتر از هر کوچکی و ضعیفتر از هر ضعیفی است و در عین حال در مقابل این خدا اظهار بزرگی و تکبر میکند و معصیت او را انجام میدهد!
فَلَمْ یَمْنَعْکَ فَضْلَهُ: این مطلب به دلیل همان کرم خداست که حضرت با نوعی تعجب فرمودند: چقدر کریم است؟!
بَلْ لَمْ تَخْلُ مِنْ لُطْفِهِ مَطْرَفَ عَیْنٍ: ما انسانها آن به آن و لحظه به لحظه نیرو و توان خود را از خداوند میگیریم. اگر لحظهای توجه و لطف خود را از ما بگیرید همچون تکه گوشتی در گوشهای بیحرکت میافتیم. لحظه به لحظه اکسیژن در اختیار ما قرار میدهد تا به راحتی تنفس کنیم. هنگام گرسنگی غذایی در اختیارمان قرار میدهد و هنگام تشنگی آب گوارایی برای نوشیدن به ما میدهد. اینها گوشهی بسیار کوچکی از لطف عام خداوند در حق همهی انسانها میباشد.
تذکّر: کسانی که از گرسنگی یا تشنگی میمیرند، در واقع عمرشان به سر آمده و رزقشان تمام شده. خداند هر شخصی را به گونهای از دنیا میبرد و ممکن است وسیلهی از دنیا بردن بخی گرسنگی و یا تشنگی باشد. لذا این مطلب منافاتی با لطف بیکران و همیشگی او ندارد.
پی نوشت: . سورهی مبارکهی زمر، آیهی53.